خانوم دکتر

ساخت وبلاگ
یک جایی از دنیا ایستاده ام که عمیقا نگران سلامتی و زنده ماندن و خوب زنده ماندن بیمارم هستم....و هیچ کوتاهی در حقش نکرده ام ،  اما حالش طوری شده که خیلی ها دیگر امید خاصی ندارند و  حالا ما نشسته ایم به انتظار معجزه ای از دستان همیشه توانمند خدا....

دوست دارم درک ناتوانیم را....جایی که خدا توانمندیش را به رخم بکشاند

خدایا از تو و فقط تو معجزه میخواهم....باز هم...

خانوم دکتر...
ما را در سایت خانوم دکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ims2001o بازدید : 200 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 15:25

امروز را در خانه نشسته ام....همینجا...

صبح خواب بیمارم را دیدم و گریه کردم...دلم هوای معجزه می خواهد

اگر ل بودم الان انبوه آدمها بود که در میزدند یا شلوغ می کردند یا .....

امروز در خانه ام....نگرانی سودی نمی دهد....ایستادن و نشستن سودی نمی دهد

از توان جسمی ای که با خمودی ذهنی بی حاصل شود لذت نمی برم....نوشتم که روزهای سخت کمتر گلایه کنم

خدا مرا آفریده و برای آفریده اش مهربانترین است...میسپارم به خدا...

خانوم دکتر...
ما را در سایت خانوم دکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ims2001o بازدید : 191 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 15:25

می گویند می توانم بیرون از ل هم کار کنم....و حالا نمی دانم باید بخاطر بسپارم روزهایی را که بیقراری می کردم و دلم نمی خواست ثانیه ای در ل بمان و دلم میخواست جاده برفی شود و راهمان بسته باشد برای رفتن به ل....یا باید بخاطر بسپارم روزی را دیدم پرده گوش بیمار چه زیبا گرفته است و از لطف خداوند شادمان شدم خانوم دکتر...
ما را در سایت خانوم دکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ims2001o بازدید : 162 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 15:25

کمی دور هستم، کنار شوفاژ،روی یک تخت چوبی،با یک ملحفه گل گی، توی یک اتاق نه چندان کوچک،پشت پنجره ای برفی، با صدای دوردست مردی که نی میزد و آنها که بی پروا بلند صحبت میکنند

امشب هم خانه نیستم...مثل خیلی شبهای دیگر

امشب هم کنارتان نیستم....مثل خیلی شبهای دیگر

امشب هم باید صبح بشود....مثل خیلی شبهای دیگر

منتظر  طلوعم ....

خانوم دکتر...
ما را در سایت خانوم دکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ims2001o بازدید : 194 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 15:25

کم کم دارد میشود دو سال....از آن زمان که تشخیص قطعی سرطان زبان برایشان مطرح شد و هنوز به همراه همسر مهربانش چند وقتی یکبار سرم میزند، و چشمهای نگران همسرش از احتمال عود، و تلخی عوارض شدید پرتودرمانی،  و تردید من در ان خط سفید محل سرطان قبلی از عود، که پنهانش میکنم....امشب با بعضی پزشکها دور هم نشستی خانوم دکتر...
ما را در سایت خانوم دکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ims2001o بازدید : 230 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 15:25

 خیلی جاها را دوست ندارم.....یه جورایی باهاش کیفور نمیشم....دلم می خواد یه روزایی باشه که از خواب بیدار بشم....بیمارستان نروم.... به هیچ چیزی فکر نکنم.... به هیچ دغدغه ای.... اما آدمهایی هستند که بودن در کنارشون برام یه حس خوب داره ....مثل همین کمک جراح امروز: خوشحال بود که دوستش مجبور نشده سر عمل ک خانوم دکتر...
ما را در سایت خانوم دکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ims2001o بازدید : 177 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 15:25

ل هستم....هوا مطبوع....عید آمده....

اینجا شهر رنگ و بوی عید دارد.....لباس نو....مهمانها....رنگ بهار

همه چیز تکراریست به جز مهربانی

خانوم دکتر...
ما را در سایت خانوم دکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ims2001o بازدید : 184 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 15:25

میدانم منتظر کدام بیمار در درمانگاه هستم....توی دلم میگویم خدایا بازم رحمم کن....خوب باشه....می آید....خیلی بهتر از تصورم....آرام توی دلم یاد لطف او می افتم مادری با سه کودک می آید داخل اتاق....دختربچه اش کنارم نشسته....مهربان اما کم سن....از آنها که با درد کوچکی آشفته میشوند و دیگر قابل کنترل نیستن خانوم دکتر...
ما را در سایت خانوم دکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ims2001o بازدید : 173 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 15:25

نه پژوهشی....نه مقاله نوشتنی.....نه کتابی که تمامش کرده باشم دغدغه ام این شهرم درمانگاهی که باید به پذیرش التماس کنم تا به بیمارانم ویزیت بدهد دغدغه آن شهرم وسایلی که منشی تمیز نمیکند و انتقال بیماری محتمل است....بیمارانی که هنوز برای جراحی بهم مراجعه نمیکنند....شاید هنوز جوانتر و ناآشناتر از تصورشا خانوم دکتر...
ما را در سایت خانوم دکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ims2001o بازدید : 210 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 15:25